مقدمه
در هر ساعتی از شبانه روز که در حال خواندن این کتاب هستید مواجه شوید با خودتان. دست بکشید و دل بکنید از اعداد و ارقام و مخفی شدن پشت مدارک . بنویسید و تکرار کنید من حرفه ای، منصف، سیستمی و اصولی نبودم. از صف مدیران موفق و همه چیز تمام لحظه ای حضورتان را خالی کنید، هیچ کس متوجه عدم حضورتان نمی شود. فردا صبح که وارد شرکت میشوید کسی با انگشت شما را نشانه نمی گیرد. خودتان هستید و درونیات خودتان. چند بار متحمل ضرر شده اید؟ چند بار بدون حساب و کتاب و با عجله و شلخته پیشنهاد فنی و مالی داده و فقط لجوجانه منتظر برنده شدن در مناقصه ای بی ربط ، ضررده و خارج از حوزه کاری تان بوده اید؟ چند بار پروژه آغاز شده و شما هنوز در پی پیدا کردن مدیر پروژه بوده اید و در انتها کارفرمایی، همسایه ای، رقیب زرنگ و بدخواهی، و یا پسرخاله ای از ته کیسه سخاوتمندانه مدیرپروژه ای را بر سر سفره شما گذاشته؟ چند بار از ساختمان کارفرما و از طرق مختلف، با خواسته های فراتر از قرارداد تحت فشار قرار گرفته اید؟ چند بار از تیم پروژه ضربه خورده اید؟ چند بار به تیم پروژه حرفه ای و متعهد خودتان ناآگاهانه و شاید آگاهانه ضربه زده اید؟ چند بار بی دلیل نیروی کار کم و اضافه کرده اید؟ چند بار در اوج و روزهای با شکوه شرکت، بی دلیل و بی تفکر وارد کاری جدید شدید و تقریبا همه چیز را از دست داده اید؟ شما هم تجربه و احساس داشتن آموزشگاه به جای شرکت را داشته اید؟ اینکه محل کارتان شده محل گذر نیروی کار غیر ماهر و خروج نیروی کار ماهر؟ شما هم برای استخدام نیروی کار متخصص و ماهی یک میلیون تومان ارزان تر ، صدها میلیون تومان متضرر شده اید؟ چقدر ما شبیه هم هستیم. می دانم میل به غیر اصولی بودن در ما رشد می کند اگر ریشه کن نشود. پس تا دیر نشده شروع کنیم.
خودت را بشکن، خودت را با ضعف هایت و خطاهایت بپذیر و دوباره بساز. اما این بار اصولی، درست و حسابی و استخوان دار.

معرفی نویسنده
سلام. متینا هستم، زاده گیلان و متولد بیست و هشتم بهمن هزار و سیصد و پنجاه و هشت. در حال حاضر دانشیار رشته مدیریت استراتژیک و مدرس دانشگاه هستم. قبل از شروع زندگی آکادمیک و تدریس، به مدت سیزده سال در ایران و در پروژه های نفت و گاز کار می کردم. ما کار خود را به عنوان یک پیمانکار کوچک شروع کردیم و پس از گذراندن چالش ها و مشکلات فراوان و همچنین به دست آوردن برخی دستاوردها توانستیم جز سازمان های رتبه یک در زمینه نفت و گاز باشیم. در واقع ما با چالش‌های جدیدی مواجه شدیم و متوجه شدیم که نظام‌مند بودن چقدر حیاتی است. اگر در یک سازمان پروژه محور کار می کنیم و یا در رشته های مربوطه مشغول تحصیل هستیم باید با تمام اصول مدیریت پروژه آشنا باشیم. مطمئنا داشتن بعضی مدارک بین المللی الزامی نیست اما دانستن اصول مدیریت پروژه یک ضرورت است. با من همراه باشید تا قدم به قدم وارد این دنیا شویم. با همکاری و مشارکت، می توانیم درباره اصول اولیه مدیریت پروژه اطلاعات بیشتری کسب کنیم. زیاد وقت تان را نمیگیرم، برویم سراغ اصل مطلب. اما اجازه بدهید فقط یک مطلب را اضافه کنم، مطلبی که با تمام وجود لمسش کرده ام. نگذارید شوق فراوان به کار، عشق به کارآفرینی و غیرتی که به کار و تلاش دارید اصل کار و هویت آن را فدا کند. نگذارید که تمام آنچه را که ذره ذره بنا کرده اید را خودتان ویران کنید.
 
راهنمای استفاده از کتاب
می دانم درگیر کارهای پروژه ای بودن چقدر پر دغدغه و پر استرس هست، مخصوصا اگر خودتان مدیرعامل و یا مدیر پروژه باشید. این به معنای آن است که هیچ مرزی بین کار و زندگی شخصی تان وجود ندارد و در هر ساعت از شبانه روز مدیر کارگاه و یا پیمانکار به خودش اجازه می دهد با شما تماس بگیرد و تمام مشکلات را بر سر شما آوار کند. می دانم تمرکز بر سیستمی و اصولی کار کردن وقتی بحث کارفرما و پیمانکار و کارگاه پروژه پیش می آید سخت و دور از ذهن به نظر می رسد. می دانم وقتی در جلسه با کارفرما هستید و مدیر مالی، مهندسی و یا کیفیت کنارتان نیست، مجبورهستید به تنهایی تصمیم بگیرید و چشم ببندید بر هر چه اصول نوشته و نا نوشته. اما بیایید تمرین کنیم؛ فارغ از کتاب های چند صد صفحه ای و طولانی در مورد استانداردهای مختلف مدیریت پروژه بیاید با هم خلاصه ای از بایدها و تعاریف و مفاهیم را دوره کنیم. فقط همین چهل قسمت را بخوانید اما به آن متعهد شوید. هر بخش سوای اینکه یک صفحه هست یا دو صفحه پیامی دارد. به آن پیام فکر کنید و درسازمان خودتان به دنبال حضور و یا عدم حضور آن فرد و یا مسئله باشید. چه کسی، چه مشکلی و یا کدام بخش به ذهن شما میاید؟ برای رفتن به صفحه بعد عجله نکنید. صبر و پیوستگی کار شما را ماندگار می کند.